اصطلاحات تجاری و کاری در زبان چینی (9) | خوردن غذای کاری

یکی از مسائل مهم کاری جلسات غیر رسمی است که بعضا تاثیر بسیار زیادی بر روی همکاری و آینده کاری می گذارند. یکی از این جلسات غیر رسمی که آن را بارها حتی در رده های بالای دولتی و حکومتی دیده ایم  جلسات قرار ملاقات برای خوردن غذا است.

در این مقاله برخی از اصطلاحات در زمان، گذاشتن قرار ملاقات کاری برای خوردن غذا بیان شده است.

瞎忙。

Xiā máng.
  1. وقتی کسی بی دلیل دائما سرش شلوغ است.
  2. کار خاصی ندارد ولی دائما وقت ندارد.

نکته: نحوه کاربرد اصطلاح 瞎忙 با یک مثال نشان می دهیم:

A:好久不见,最近忙不忙?

A:Hǎojiǔ bùjiàn, zuìjìn máng bù máng?

A: مشتاق دیدار، اخیرا سرت شلوغه؟

B:还是瞎忙

B: Háishì xiā máng.

B: مثل همیشه (یعنی مثل همیشه سرش شلوغه ولی واقعا به نظر می رسد که کار خاصی نداره و یا با کارای کم اهمیت خودش را مشغول کرده است. )

یکی از مسائل مهم کاری جلسات غیر رسمی است که بعضا تاثیر بسیار زیادی بر روی همکاری و آینده کاری می گذارند. یکی از این جلسات غیر رسمی که آن را بارها حتی در رده های بالای دولتی و حکومتی دیده ایم  جلسات قرار ملاقات برای خوردن غذا است.

در این مقاله برخی از اصطلاحات در زمان گذاشتن قرار ملاقات کاری برای خوردن غذا بیان شده است.

نکته: اصطلاح 好久不见 در زمانی به کار می رود که دو یا چند نفر (دوست، آشنا، فامیل و … ) بعد از مدت ها همدیگر را مجدد می بینند.

معنای این اصطلاح در پایین ذکر شده است:

好久不见

Hǎojiǔ bùjiàn
  1. مشتاق دیدار
  2. از این طرف ها (از این طرفا)
 

你看着点吧,我随便

Nǐ kàn zhuó diǎn ba, wǒ suíbiàn.

شما ببین (منوی غذا را) و سفارش بده. برای من فرقی نمی کند.

نکته: عبارت 随便 به معنای “هر طور راحتی، هر (چی، کجا و …) دوست دارید، تعارف نکنید” است.

مثال1: مثلا شما به رستوران می روید کسی که شما را به رستوران دعوت کرده است منو غذا را به شما می دهد و می گوید غذا را انتخاب کنید و شما در جواب می گویید :

随便

wǒ suíbiàn

یعنی: “برای من فرقی ندارد” در واقع در این جمله مهمان به میزبان می گوید که هر چه شما سفارش دهید ما هم می خوریم. (یکجور احترام گذاشتن به میزبان است)

مثال2: مثلا شما به مهمانی می روید و صاحبخانه (میزبان ) در زمان خوردن غذا به شما میگوید:

随便

suíbiàn chī
یعنی: “هر چی دوست دارید بخورید” به عبارت دیگر می توان اینگونه در این شرایط معنا کرد:

“رودربایستی نکنید” یا “تعارف نکنید” و هر چی دوست دارید بخورید.

مثال3: مثلا شما به جایی می روید و میزبان به شما می گوید

随便坐。

suíbiàn zuò。

یعنی: “هرجا دوست دارید بنشینید”

你有什么忌口没有?

Nǐ yǒu shé me jìkǒu méiyǒu?

آیا شما منع غذایی دارید؟ (یعنی غذایی هست که شما نمی توانید به هر علتی بخورید.)

我是有事相求。

Wǒ shì yǒushì xiāng qiú.

من به کمک نیاز دارم.

这倒是。

Zhè dǎoshì.

درست است.

将来有需要帮忙的,尽管开口。

Jiānglái yǒu xūyào bāngmáng de, jǐnguǎn kāikǒu.

اگر در آینده (بعدا) به کمک نیاز دارید. راحت باشید (و با من) در میان بذارید.

我敬你一杯。

Wǒ jìng nǐ yībēi.

به سلامتی یک لیوان بنوشید.

你跟我客气什么。

Nǐ gēn wǒ kèqì shénme.

رودربایستی نکنید. (راحت باشید)

error: