ضرب المثل چینی با ترجمه فارسی

ضرب المثل چینی با ترجمه فارسی

در این مقاله برخی از گفته ها و ضرب المثل های چینی همراه با نویسه (کاراکترهای) زبان چینی ، تلفظ (پین یین)، و ترجمه و توضیحات فارسی وجود دارد که به شما کمک می کند زبان چینی را یاد بگیرید و از آن لذت ببرید و در عین حال شناختی از نگرش، زندگی و ارزش های مردم چین پیدا کنید و آنها را عمیق تر درک کنید. این ضرب المثل ها به گروه های زیر تقسیم می شوند.

ضرب المثل های چینی در مورد زندگی (30 گفته)

ضرب المثل ها با اینکه به صورت کنایی بیان می شوند اما شیوا و فصیح هستند و حقیقت را در یک چارچوب ساده به سرعت بیان می کنند. بنابراین ابزارهای ادبی عالی هستند تا مفاهیم عمیق را بیان کنند. در اینجا 30 نقل قول ادبی که بیشتر در زندگی روزمره چینی استفاده می شود آورده شده است.

در مقاله قبلی هم که با عنوان ضرب المثل های فارسی به چینی بود برخی از ضرب المثل های فارسی را به زبان چینی ارائه دادیم که خالی از لطف نیست که مطالعه کنید.

ضرب المثل های چینی درباره زندگی

事实胜于雄辩
Shìshí shèng yú xióngbiàn

1) معنای تحت الفظی: حقیقت فراتر از  یک صحبت مردانه است.

مفهوم: دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

一言既出,驷马难追
Yìyán jì chū, sìmǎ nán zhuī

2) معنای تحت الفظی: حرفی که خارج می شود، گروهی از اسب ها به سختی آن را دنبال می کنند.

مفهوم: وقتی حرفی زده می شود هرگز نمی توان آن را پس گرفت، یا وقتی قول می دهی باید حتما انجامش بدی و سر حرف خود باشی. در واقع همانند حرف امام علی است که فرموده اند تا زمانی که حرفی را نزده اید این حرف است که بنده شماست ولی وقتی حرف را زدید این شما هستید که بنده حرف هستید.

路遥知马力,日久见人心
Lùyáo zhī mǎlì, rìjiǔ jiàn rénxīn

3) معنای تحت الفظی: مسافت راه، قدرت اسب را نشان می دهد، گذر زمان عواطف انسان را نشان می دهد و برملا می کند.

مفهوم: همانطور که (پیمودن) مسافت قدرت اسب را آزمایش می کند، زمان شخصیت یک فرد را آشکار می کند و جوهر و ذات انسان شناخته می شود.

无规矩不成方圆
Wú guīju bù chéng fāngyuán

4) معنای تحت الفظی: بدون قانون و قاعده محیط شکل نمی گیرد.

مفهوم: هیچ چیز بدون قانون، قاعده،  هنجارها و استانداردها ممکن نیست. ما بدون قوانین، چیزی جز یک سری موجود وحشی نیستیم. (قانون باید و الزامی است.)

惩前毖后
Chéng qián bì hòu

5) معنای تحت الفظی:تنبیه قبلی ها، توجه به بعدی ها.

مفهوم: برای جلوگیری از اشتباهات آینده، با احتیاط عمل کنید و از اشتباهات گذشته درس بگیرید.

三思而后行
Sān sī ér hòu xíng

6) معنای تحت الفظی: سه بار فکر کن بعد عمل کن.

مفهوم: قبل از انجام هر کاری با دقت فکر و بررسی بشه و سپس دست به اقدام بزنیم.

良药苦口
Liáng yào kǔ kǒu

7) معنای تحت الفظی: داروی خوب مزش تلخ است.

مفهوم: حرف حق و درستی تلخ است.

有理走遍天下,无理寸步难行
Yǒulǐ zǒubiàn tiānxià, wúlǐ cùnbù nánxíng

8) معنای تحت الفظی: با عقلانیت و منطق در جهان هرجا می تونی بری، بدون عقلانیت و منطق یک قدم برداشتن هم سخت و دشوار است.

مفهوم: در سایه عدالت، عقلانیت و منطق است که جهان جایی برای زندگی راحت و همراه با آسایش می شود.

当局者迷,旁观者清
Dāngjúzhě mí, pángguānzhě qīng

9) معنای تحت الفظی: تماشاگران بیشتر از بازیکنان می بینند. (تماشاگران بازی را بهتر از بازیکنان می بینند)

مفهوم: شخصی که درگیر یک موضوع است معمولاً بر روی آن یک نگاه جامع ندارد، زیرا تمرکز زیادی روی جزئیات دارد، در حالی که تماشاگران، که نگرش آرام تر و عینی تری دارند، درک بهتری از آنچه در حال وقوع است دارند.

十年树木,百年树人
Shínián shù mù, bǎinián shù rén

10) معنای تحت الفظی: 10 سال درخت رشد می کند، 100 سال مرد رشد می کند.

مفهوم: ده سال طول می کشد تا یک درخت به طور کامل رشد کند، اما صد سال طول می کشد تا یک فرد به بلوغ برسد و رشد کند. اساسا رشد و به بلوغ فکری رسیدن یک انسان کاری کاملا سخت و زمان بر است.

民以食为天
Mín yǐ shí wéi tiān

11) معنای تحت الفظی: غذا بهشت انسان ها است. (مردم غذا را به عنوان بهشت در نظر می گیرند.)

مفهوم: خورد و خوراک (غذا) اولین نیاز و بنیادی ترین نیاز بشر است.

善有善报
Shàn yǒu shàn bào

12) معنای تحت الفظی: وجود خوبی، خوبی به همراه دارد.

مفهوم: خوبی و نیکی را با خوبی و نیکی جبران کن (افراد خوب پاداش می گیرند)

این جمله هماننند آیه قرآن است که می فرماید “هل جزا الاحسان الا الاحسان” یعنی جواب خوبی را باید با خوبی داد و اگر کسی به شما نیکی کرد جواب او را به نیکی بدهید.

顾左右而言他
Gù zuǒyòu ér yán tā

13) معنای تحت الفظی: عمدا مبهم بودن (باش) و از دیگری صحبت کردن (کن).

مفهوم: از موضوع مهم و حساسی طفره رفتن و صحبت کردن درباره موضع دیگر. به عبارت دیگه اگر نخواستی در مورد موضوعات زندگی و مهم خودت صحبت کنی از گفتن آنها طفره برو و شروع کن درباره موضوعات دیگه صحبت کن.

几家欢喜几家愁
Jǐ jiā huānxǐ jǐ jiā chóu

14) معنای تحت الفظی: بعضی ها شادند بعضی ها نگران.

مفهوم: گاهی اوقات در زندگی شرایطی وجود دارد که شکست بعضی ها شادی دیگران است. مثلا در یک بازی فوتبال شکست یک طرف پیروزی و شادی طرف مقابل را به ارمغان می آورد.

人过留名,雁过留声
Rén guò liú míng, yàn guò liú sheng

15) معنای تحت الفظی: انسان نام و پرستو صدا را از خود به جا می گذارد.

مفهوم: همانطور  یک پرستو از خود صدا تولید می کند و چه چه می زند و انسان ها صدای او را به خاطر می سپارند، انسان ها هم شهرت از خود به جا می گذارند و دیگران به یاد می سپارند.

万事俱备,只欠东风
Wànshì jù bèi, zhǐ qiàn dōng fēng

16) معنای تحت الفظی: همه چیز آماده است به جز باد شرقی.

مفهوم: همه چیز آماده است به جز آنچه که حیاتی است و باید باشد.

麻雀虽小,五脏俱全
Máquè suī xiǎo, wǔzàng jù quán

17) معنای تحت الفظی: گنجشک کوچک است اما تمام اندام های داخلی خود را دارد.

مفهوم: فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه.

چیزی می تواند کوچک یا خیلی کوچک باشد ولی در ضمن  جامع و کامل هم باشد.

桂林山水甲天下
Guìlín shānshuǐ jiǎ tiān xià

18) معنای تحت الفظی: کوه ها و آب های گویلین اولین در جهان است.

مفهوم: این جمله توسط فرماندار سلسله سونگ گویلین، وانگ ژنگونگ (王正功، 1133-1203) به عنوان بخشی از شعری در سال 1201 نوشته شده است، و آنقدر در فرهنگ چینی نقل شده است که گویلین به عنوان تصویری از زیبایی های چین تبدیل شده است.

哑巴吃饺子,心里有数
Yǎba chī jiǎozi, xīnlǐ yǒushù

19) معنای تحت الفظی: (وقتی) لال کوفته می خورد، در قلبش تعدادشان را دارد.

مفهوم: این ضرب المثل اشاره به ویژگی شخصیتی چینی ها دارد که افرادی هستند که تودار هستند و قیل و قال نمی کنند یعنی اگر کسی وضعیت خوبی داشته باشد، چیزی از آن نمی گوید. این مسئله در فرهنگ چینی ها رایج است. چینی ها تمایل دارند افکار خود را برای خود نگه دارند و زیاد درباره آن حرف نزنند.

人逢喜事精神爽
Rén féng xǐshì jīngshén shuǎng

20) معنای تحت الفظی: یک مناسبت شاد روح را روشن (شاد) می کند.

مفهوم: همه انسان ها خواهان شادی و یک زندگی شاد همراه با آرامش و آسایش هستند.

一举两得
Yī jǔ liǎng dé

21) معنای تحت الفظی: یک حرکت دو فایده.

مفهوم: با یک تیر دو نشان را زدن.

如坐针毡
Rú zuò zhēnzhān

22) معنای تحت الفظی: مثل نشستن روی فرشی از سوزن.

مفهوم: دل مثل سیر و سرکه جوشیدن.

逆来顺受
Nì lái shùn shòu

23) معنای تحت الفظی: مصیبت میاد به آرامی بپذیر.

مفهوم: در هنگام بلا و مشکلات آنها را با آرامش بپذیر و ناله نکن.

化干戈为玉帛
Huà gāngē wéiyùbó

24) معنای تحت الفظی: اسلحه را با ابریشم جایگزین کن.

مفهوم: برای آرامش و صلح تلاش کن و بگذار آرامش جایگزین خشونت بشه.

此地无银三百两
Cǐdì wú yín sānbǎi liǎng

25) معنای تحت الفظی: 300 تَلِّ نقره در اینجا دفن نشده.

مفهوم: این از یک داستان های عامیانه در مورد مردی است که مقدار زیادی نقره دفن کرده بود و چون مردم گمان می‌کردند که او این کار را کرده است، تابلویی نصب کرد که روی آن نوشته بود: «300 تَلِّ نقره در این زمین نیست». همسایه او نقره را دزدید و تابلویی نصب کرد که روی آن نوشته بود: “همسایه شما، آن را ندزدیده است”.

 به این معنی است که آنچه را که شخص قصد دارد پنهان کند ناخودآگاه آشکارش می کند، یعنی سعی نکنید آنچه را که مردم به آن شک دارند ثابت کنید، در غیر این صورت ممکن است آن را آشکارتر کنید و لو دهید.

兵不厌诈
Bīng bù yàn zhà

26) معنای تحت الفظی:سربازان از فریبکاری متنفر نیستند.

مفهوم: این جمله بخشی از اثر استاد هان فیزی (韩非子)، فیلسوف سیاسی و باستانی چینی است به این معنی است هیچ چیز در جنگ بیش از حد فریبنده به نظر نمی رسد به عبارت دیگر فریبکاری و وانمود کردن همیشه در جنگ موجه به نظر می رسد و روح جنگیدن با این دو مسئله در هم آمیخته شده است.

木已成舟,生米煮成熟饭
Mù yǐ chéng zhōu, Shēngmǐ zhǔ chéng shúfàn

27) معنای تحت الفظی: الوار قایق شده اند و برنج خام پخته شده است.

مفهوم: آب رفته هرگز به جوی باز نمی گردد (کاری که انجام شده دیگه قابل برگشت نیست).

身体力行
Shēn tǐlì xíng

28) معنای تحت الفظی: جسم با نیرو کار انجام می دهد.

مفهوم: آنچه را که موعظه می کنید و می گویید خود هم عمل کنید.

大智若愚
Dàzhìruòyú

29) معنای تحت الفظی: خرد عظیم احمق جلوه می کند (به نظر می رسد.)

مفهوم:از “لائوزی” (《老子》)، به این معنی است: هوش زیاد ممکن است حماقت جلوه کند، و گاهی اوقات برای توصیف موقعیتی استفاده می‌شود که در آن “کسی که بیشتر می داند کمتر سخن می گوید و کسی که زیاد حرف می زند کمتر می داند و در واقع احمق است”.

 

捷足先登
Jiézú xiān dēng

30) معنای تحت الفظی: تندرو اول بالا می رود.

مفهوم: سحر خیز باش تا کام روا بشی. به عبارت دیگر در هر کاری پیشرو باشی نتایج بهتری می گیری.

ضرب المثل های چینی در مورد عشق

عشق یک موضوع دائمی برای گفته ها است و در چین هم همینطور است. در اینجا چند اصطلاح چینی در مورد عشق وجود دارد. این گفته های قدیمی معمولاً از عشق یا تعهد به عشق حمایت می کنند.

一见钟情
Yí jiàn zhōng qíng

31) معنای تحت الفظی: یه نگاه عاشق شدن

مفهوم: عموماً برای افراد استفاده می شود زمانی که عاشق می شوند، اما می توانید از آن برای سایر چیزها/فعالیت های فیزیکی و … نیز استفاده کنید.

愿得一人心,白首不相离
Yuàndé yīrénxīn, báishǒu bùxiānglí

32) معنای تحت الفظی: آرزو کن قلب یک انسان را تصاحب کنی، موهایتان (هم) سفید شود از هم جدا نمی شوید.

مفهوم: وقتی قلب یک انسان را بدست آوردی خیلی سخت است که از هم جدا بشین و جدا شدن از همدیگه خیلی دشوار است.

执子之手,与子偕老
Zhí zǐ zhī shǒu, yǔ zǐ xiélǎo

33) معنای تحت الفظی: دست بچه ها را بگیر، با بچه ها با هم پیر بشیم.

مفهوم: این ضرب المثل اشاره به پایداری عشق از جوانی تا پیری دارد.

爱不是占有,而是欣赏
Ài bú shì zhànyǒu, ér shì xīnshǎng

34) معنای تحت الفظی: عشق داشتن نیست، بلکه لذت بردن است.

مفهوم: عاشق شدن این نیست که فقط کسی رو بدست بیاری بلکه باید محیط و شرایطی را فراهم کنید که هر دو لذت ببرید.

爱屋及乌
Ài wū jí wū

35) معنای تحت الفظی: عاشق خانه و کلاغ باش.

مفهوم: اگر کسی را دوست داشته باشی، هر آنچه متعلق به اوست را دوست خواهی داشت.

萝卜青菜,各有所爱
Luóbo qīngcài, gè yǒu suǒ ài

36) معنای تحت الفظی: تربچه و سبزی، هر کدام کسانی را دارند که دوستشان دارند.

مفهوم: هرکسی در زندگی عشق خود را دارد.

在天愿作比翼鸟,在地愿为连理枝
Zài tiān yuàn zuò bǐyìniǎo, zài dì yuàn wéi liánlǐzhī

37) معنای تحت الفظی: در آسمان آرزو کنید پرنده ها با هم پرواز کنند. روی زمین، آرزو کنید که شاخه ها با هم رشد کنند.

مفهوم: زندگیِ با عشق و محبتی داشته باشید و عشقتان در هم تنیده بشه و هیچگاه به جدایی نرسد و همواره پایدار باشد.

有情人终成眷属
Yǒuqínɡrén zhōnɡ chénɡ juànshǔ

38) معنای تحت الفظی: دو عاشق بالاخره به هم تعلق می گیرند.

مفهوم: عشق واقعی بالاخره افراد را به هم می رساند.

情人眼里出西施
Qíngrén yǎn lǐ chū xīshī

39) معنای تحت الفظی: زیبایی در چشمان عاشق نهفته است.

مفهوم: علف به دهن بزی باید شیرین بیاد.

有情饮水饱,无情食饭饥
Yǒuqíng yǐnshuǐ bǎo, wúqíng shí fàn jī

40) معنای تحت الفظی: با عشق، آب هم انسان را سیر می کند، بدون عشق، غذا هم آدم را سیر نمی کند.

مفهوم: عشق در زندگی انسان بسیار مهم است و انسانی که عاشق معشوق خودش است به کمترین چیز راضی می شود.

ضرب المثل های چینی درباره موفقیت

عبارات مثبتی که باعث می شود موفقیت را تجسم کنیم، پایه و اساس روحیه است. در زبان چینی، ضرب المثل های قدیمی بسیاری وجود دارد که دیگران را به ادامه (به سخت کار کردن) تشویق می کند.

冰冻三尺,非一日之寒
Bīngdòng sān chǐ, fēi yī rì zhī hán

41) معنای تحت الفظی: یک متر یخ زدن (آب) در یک روز سرد اتفاق نمی افتد.

مفهوم: بیش از یک روز سرد، طول می کشد تا در رودخانه ای آب به عمق یک متر یخ بزند همچنین یک ضرب المثل هم وجود دارد که می گوید “رم در یک روز ساخته نشده است” این کنایه از این است که زمان می برد تا همه چیز به حالت خاصی تبدیل شود. به عبارت دیگر اگر به کار خود ادامه دهید به هدف خود خواهید رسید.

机不可失,时不再来
Jī bùkě shī, shí bù zàilái

42) معنای تحت الفظی: فرصت را نباید از دست داد. زمان دوباره بر نمی گرده.

مفهوم: شانس یکبار در خونت را می زند.

人心齐,泰山移
Rénxīn qí, tàishān yí

43) معنای تحت الفظی: قلب مردم جمع شود، کوه تای (“تای” اسم یک کوه در چینی است) حرکت می کند.

مفهوم: اتحاد و همبستگی مردم با یکدیگر می تواند هر مشکلی را از میان بردارد.

万事开头难
Wànshì kāitóu ná

44) معنای تحت الفظی: همه چیز در ابتدا دشوار است.

مفهوم: اگر پشتکار داشته باشید، همیشه همه چیز آسان تر می شود.

失败是成功之母
Shībài shì chénggōng zhī mǔ

45) معنای تحت الفظی: شکست مادر موفقیت است.

مفهوم: در هنگام شکست نا امید نشو و از شکست ها درس بگیر و ادامه بده.

error: